
از "نظر" به "رؤیت"
خلاصه جلسه هشتم «رؤیت حق» 19 ذیالقعده 1435
در این جلسه، ابتدا برخی دیگر از آیات مربوط به "نظر" را بررسی میکنیم و سپس به "رؤیت" میپردازیم.
خداوند در آیهی 50 سورهی روم، به نگاه عمیق و با تأمل در آثار رحمت الهی دعوت میکند:
"فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللهِ كَیفَ یُحْیِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَمُحْیِ الْمَوْتٰى وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ."
پس به آثار رحمت خدا نظر کن؛ چگونه زمین را پس از مردنش زنده میکند. همانا او، زندهکنندهی مردگان است و او بر هر چیز تواناست.
ناسوت، عالم دانی است؛ اما تمام مراتب عالی را در خود دارد. به همین دلیل، نگاه عمیق به پدیدههای مادی، ما را به معرفت میرساند. قرآن در آیات دیگر نیز از خاصیت زنده شدن زمین با باران، سخن گفته است. ولی ما چقدر با تأمل به باران نگریستهایم و در پس حقایق فیزیکی مثل جمع شدن بخارات، تشکیل ابر و بارش باران، حقتعالی را دیدهایم که زمین را زنده میکند؟ اگر این را میدیدیم، سریان وجود و هستی را در خود نیز میدیدیم که چگونه آنبهآن زنده میشویم و خدا به ما حیات میدهد. زنده شدن، فقط مربوط به قیامت نیست. ما در همین دنیا باید مردنها و زندهشدنها و در پس آنها، خدای "محیی" و "ممیت" را ببینیم. آن وقت، مرگ و از دست دادن نمیتوانست ما را بترساند و به دست آوردنها، سرخوشمان نمیکرد؛ چون آنچه میدیدیم، حق بود که زوالناپذیر است.
افسوس که زندگی برای ما تداوم دارد، ولی حیات را نمیفهمیم و نمیدانیم چه نیروهای غیبی و مادی در ما کار میکند، تا یک اتفاق روزمره رخ دهد؛ اتفاقی بسیار ساده که به آن عادت کردهایم، مثل غذا خوردن یا سخن گفتن. اما چون نمیبینیم، قدرش را نمیدانیم.
خداوند در وجود همهی ما، ردیاب گذاشته تا در همه چیز، او را بیابیم؛ و این ردیاب را، نه سیل و زلزله، نه جلال و جمال و نه هیچ چیز دیگر از بین نمیبرد؛ مگر اینکه خودمان آن را نبینیم. خدا ردّپای خود را حتی در ادنیمرتبهی وجود هم گذاشته و اگر از اینجا او را ردیابی کنیم، به اعلیمرتبه هم میرسیم.
آیات دیگری از قرآن، انسان را به سیر در زمین و نظر در عاقبت گذشتگان فرا میخواند؛ از جمله آیهی 44 سورهی فاطر:
"أوَ لَمْ یَسیرُوا فِی الأرْضِ فَیَنْظُرُوا كَیفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ ما كانَ اللهُ لِیُعْجِزَهُ مِنْ شَیءٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الأرْضِ إِنَّهُ كانَ عَلیماً قَدیراً."
آیا در زمین نگشتهاند تا بر فرجام كسانى كه پیش از آنان بودند و قدرت بیشتری داشتند، نظر کنند؟ خدا چنان نیست که هیچ چیز در آسمانها و نه در زمین، او را ناتوان کند؛ همانا او دانای تواناست.
پس هدف از سیر و نظر در تاریخ، این است که در تمام تغییرات و تبدّلات تاریخی، یک حقیقت ثابت را بیابیم: خدای علیم قدیر. به طور کلی میتوان گفت: در "نظر"، طلب هدایت نهفته است. پس اگر میخواهیم خدا را ببینیم، باید طالب باشیم تا بتوانیم با "نظر" به "رؤیت" او برسیم. نه اینکه اشیاء را ببینیم، برای هیچ؛ یعنی هدفی نداشته باشیم!
حال که تا حدّی با معنای "نظر" و آیات مربوط به آن آشنا شدیم، وارد بحث "رؤیت" میشویم. منظور از "رؤیت" نیز دیدن و ادراک شیئی است که قابل دیدن باشد؛ و بنا به نیروی نفسانی انسان، مراتبی دارد از جمله:
1. رؤیت با حواس ظاهری و دیدن مادی، مثل:
"كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ."[1]
اگر به یقین میدانستید، هرآینه جهنم را میدیدید.
"وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ..."[2]
و بگو: عمل کنید؛ پس خدا و پیامبرش و مؤمنان، عمل شما را خواهند دید.
2، رؤیت با تخیل در عالم ملکوت:
"وَ لَوْ تَرٰى إِذْ یَتَوَفَّى الَّذینَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریقِ."[3]
و اگر ببینی وقتی فرشتگان، جان کافران را میگیرند، بر روی و پشت آنان میزنند که: عذاب سوزان را بچشید.
3. رؤیت با اندیشه و عقل:
"وَ إِذْ زَیّنَ لَهُمُ الشَّیطانُ أعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّی جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَیهِ وَ قالَ إِنِّی بَریءٌ مِنْكُمْ إِنِّی أرٰى ما لاتَرَوْنَ إِنِّی أخافُ اللهَ وَ اللهُ شَدیدُ الْعِقابِ."[4]
و هنگامی که شیطان، اعمال آنها برایشان زینت داد و گفت: امروز کسی از مردم بر شما پیروز نمیشود و همانا من پناه شما هستم! پس وقتی دو گروه روبهرو شدند، او بازگشت و گفت: همانا من از شما بیزارم؛ که من چیزهایی میبینم که شما نمیبینید. همانا من از خدا میترسم و او به سختی عقوبت میکند.
4. رؤیت با شهود قلب:
"ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى."[5]
دل، آنچه را دید، دروغ نشمرد.
این آیه دربارهی معراج پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) است که با جسم و روح، صورت گرفت. آیه نشان میدهد که قلب میتواند دیدنیها را تکذیب کند. اگر نظر با تأمل درست باشد، قلب هم درست میبیند؛ اما با نظر غلط و سطحی، قلب هم نادرست میبیند؛ چون آنچه را میخواهد و میتواند، میبیند، نه آنچه را حقیقتاً هست. چنین قلبی، حق را انکار و تکذیب میکند؛ چون هرچند اعتقاد دارد، چشمش دنبال سود و زیان میگردد و خودش را میبیند.
[1]- سوره تکاثر، آیات 5 و 6.
[2]- سوره توبه، آیه 105.
[3]- سوره انفال، آیه 50.
[4]- سوره انفال، آیه 48.
[5]- سوره نجم، آیه 11.
نظرات کاربران